کد مطلب:119234 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:141

شب زنده دار خائف











«نوف بن فضاله بكالی» منسوب به قریه «بكال یمن» و از قبیله ی حمیر بود و سعادت همنشینی و مصاحبت با امیر مومنان علی علیه السلام نصیبش شده بود، و یار مخلص و همراز علی علیه السلام به شمار می رفت. او در زهد و وارستگی و خصوصیات اخلاقی به علی علیه السلام بسیار نزدیك بود.[1].

او می گوید: نیمه شبی علی علیه السلام را دیدم كه از بستر خواب برخاسته و به ستارگان آسمان می نگرد. به من فرمود: ای نوف! خوابی یا بیدار؟! گفتم: بیدارم و به ستارگان می نگرم.

فرمود: ای نوف! خوشا به سعادت زاهدان و وارستگان در دنیا و مشتاقان به سرای آخرت، آنان كه زمین را آسایشگاه خود نموده و خاك زمین را بستر خود ساخته و آب آن را به جای عطر پذیرفته اند و قرآن را شعار (لباس زیرین) خود و دعا را همچون لباس رویین قرار داده اند و دنیا را همچون شیوه ی مسیح علیه السلام برگزیده اند.

ای نوف! داوود (پیامبر علیه السلام) در چنین ساعتی از شب، دست به دعا به پیشگاه خدا برداشت و گفت: «به راستی كه این همان ساعتی است كه هیچ بنده ای در آن دعا نمی كند مگر اینكه دعایش به استجابت می رسد.»

مگر دعای آن كس كه مامور جمع كردن مالیات برای زمامدار ظالم، یا جاسوس مخفی، یا مامور انتظامی (دستگاه ظلم) و یا طنبور زن و یا طبال (گرداننده ی ساز و آواز حرام) باشد، كه دعای این افراد به استجابت نمی رسد.[2].









    1. شرح نهج البلاغه خوئی، ج 21، ص 156.
    2. نهج البلاغه، حكمت 104.